زورگیری دختر از پیرمرد پولدار با وعده رابطه جنسی
زورگیری دختر از پیرمرد پولدار با وعده رابطه جنسی
دختری که پیرمردان هوس باز را در دام خود گرفتار می کرد اکنون خودش گرفتار قانون شده است و بالاخره لو رفت. یک دختر تهرانی جوان پس از اینکه نظر پیرمرد پولدار را به خودش جلب کرد از پیرمرد کرد. این دختر تهرانی با نقشه شوم وارد زندگی پیرمرد پولدار شد و پس از وعده رابطه جنسی در دوستی را با پیرمرد باز کرد.
متهم ۲۵ ساله برای رسیدن به هدفش، پیرمرد ثروتمند را با ترفندهای زنانه به دام انداخت و بعدهم او را به ویلایی در هشتگرد کشاند. اما… پیرمرد ثروتمند که روزچهارشنبه و درپی فرار از شکنجه گاه مخوف، خود را به دادسرای جنایی رسانده بود از سه گروگانگیر شکایت کرد. او در تشریح ماجرا گفت: «چندی قبل زنگ خانه ویلایی‌ام درمحله نیاوران به صدا درآمد.
وقتی در را بازکردم دخترجوانی را دیدم که مدعی شد به تازگی همسایه‌ام شده وپرنده خانگی‌اش- کاسکو- به خانه من پرواز کرده است. بعد هم اجازه خواست تا وارد باغ خانه شود و پرنده‌اش را بگیرد که من هم ممانعتی نکردم. غافل از اینکه ورود او به‌خانه‌ام، سناریویی برای برقراری ارتباط و اجرای نقشه آدم ربایی و تصاحب ثروتم بود.»
پیرمرد ثروتمند-سهراب- اظهارداشت: این اتفاق زمینه آشنایی‌ام با دخترجوان شد و پس ازآن چندین بار با هم تماس تلفنی داشتیم. چند باری هم به رستوران رفتیم. این وضعیت ادامه داشت تا اینکه هفته گذشته بار دیگر سارا، مرا به رستورانی دعوت کرد. بعد از شام هم گفت می‌خواهد خودش مرا به خانه برساند.
بنابراین سوار بر خودرو پرایدی شدیم که دو سرنشین مرد هم داشت. یکی از آنها راننده آژانسی بود که همیشه همراه سارا بود. آنها مردجوان دیگر را نیز دوست راننده آژانس معرفی کرده و گفتند او در بین راه پیاده خواهد شد.بعد هم همگی به راه افتادند اما ناگهان اسارا مسیر را تغییر داد و وارد اتوبان تهران -کرج شد.
زمانی که با تعجب علت را پرسیدم ۲ مرد جوان به طرفم حمله ورشده و مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند. بعد هم با تهدید مرا به خانه‌ای ویلایی درهشتگرد کشاندند. پس از ورود به خانه دو مرد جوان به دستور سارا مرا به تختی بسته و روی کمرم اسید پاشیدند که از شدت درد بی‌هوش شدم. زمانی که به هوش آمدم متوجه شدم از سارا و کیوان خبری نیست و با التماس از مرد جوان غریبه خواستم آزادم کند.
اما افسوس که التماس هایم کارساز نبود تا اینکه به او وعده پولی چند برابر پولی که قرار بود بگیرد، دادم. همان موقع او که با شنیدن این پیشنهاد وسوسه شده بود دست و پایم را باز کرد و من هم شبانه ازآنجا بیرون دویدم وخودم را به تهران رساندم.
خانم دکتر قلابی، مجری آدم ربایی
فردای آن روز بود که سهراب خود را به دادسرای جنایی تهران رساند و راز آدم ربایی و اسیدپاشی را برملا کرد. این درحالی بود که پیرمرد مدعی بود زمانی که به هوش آمده متوجه آثار باقیمانده جوهر روی انگشتش شده و احتمال می‌دهد آدم ربایان از او اثر انگشتی روی برگه‌ای سفید گرفته باشند.
به دنبال این شکایت بازپرس «آرش سیفی» ازشعبه ۴ دادسرای جنایی تهران دستور تحقیقات ویژه و بازداشت عاملان آدم ربایی را صادر کرد. ساعاتی بعد سارا در مخفیگاهش بازداشت شد اما در نخستین بازجویی‌ها منکر آدم ربایی شد و درحالی که خود را دانشجوی پزشکی و غریق نجات معرفی کرد، گفت وضع مالی خوبی دارد و نیاز به پول هم ندارد.
دختر جوان درباره نحوه آشنایی‌اش با مرد ثروتمند نیزگفت: «دو ماه قبل به خانه یکی از دوستانم در نیاوران رفته بودم که پرنده «کاسکو»ام به باغ خانه سهراب پرواز کرد.وقتی برای گرفتن پرنده‌ام به آن خانه رفتم باب آشنایی ما بازشد. ضمن اینکه به هیچ عنوان آدم ربایی را قبول ندارم؛
چراکه من ویلایی در هشتگرد گرفته بودم که برق آنجا مشکل داشت. سهراب می‌گفت که تخصص در برق دارد و می‌تواند مشکل ویلا را حل کند. به همین دلیل روز حادثه به همراه سهراب سوار بر خودرو آژانس شدیم تا به ویلا برویم اما در پمپ بنزین او به صورت ناگهانی ناپدید شد و بعد متوجه شدم که به خانه‌اش برگشته است و…
اعتراف به آدم ربایی با نقشه قبلی
درحالی که دختر جوان منکر آدم ربایی و اسیدپاشی بود دو همدست دیگرش ازسوی کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی پایتخت دستگیر شده و زمانی که با مدارک و شواهد پلیسی مواجه شدند به جرم‌شان اعتراف کردند. آنها سارا را طراح سناریوی گروگانگیری و اسید پاشی معرفی کردند. بدین ترتیب با اعتراف‌های آنها سارا نیز لب به سخن گشود و آدم ربایی را پذیرفت اما همچنان منکر اسیدپاشی شد.