جلوگیری از دعواهای مکرر بین خواهر و برادر
جلوگیری از دعواهای مکرر بین خواهر و برادر
معمولا اگر اختلاف سنی کمی با هم داشته باشند دعوا و جر و بحث دارند و والدین می توانند این دعواها را خاتمه دهند. روابط خواهر و برادرها نقش مهمی در رفتارهای ضد اجتماعی و اجتماع پسند کودکان و برخی ابعاد شخصیت، هوش و پیشرفت آنان دارد. سازگاری خواهر و برادرها و کنار آمدن انها با یکدیگر، متداولترین نگرانی های والدین است.
کودکان در روابط تنگاتنگ و صمیمی خود با خواهر و برادرها، مهارتهای اجتماعی و شناختی مهمی را کسب می کنند. بسیاری از صاحب نظران معتقدند روابط خواهر و برادرها نقش مهمی در رفتارهای ضد اجتماعی و اجتماع پسند کودکان و برخی ابعاد شخصیت، هوش و پیشرفت آنان دارد.
خواهر و برادرها به طور مستقیم(با الگو شدن یا تقویت رفتارهای مناسب یا نامناسب) و به طور غیر مستقیم(با استرس ایجاد کردن برای پدر و مادر که مهارتهای پدر و مادری کردن والدین را تحت الشعاع قرار می دهد) بر رشد یکدیگر تاثیر می گذارند.
عوامل موثر بر روابط خواهر و برادرها
اگر شما دارای دو یا چند فرزند باشید و یا تصمیم داشته باشید که فرزند دوم خود را به دنیا بیاورید، شاید این سوال ذهن تان را به شدت درگیر کند که چه عواملی در ایجاد رابطه مثبت و منفی خواهر و برادرها نقش دارد؛ این دقیقا همان سوالی است که پیرامون آن تحقیقات زیادی هم انجام شده است. در ادامه به یافته های برخی از این تحقیقات اشاره می کنیم:
وقتی اختلاف سن خواهر و برادرها زیاد(یعنی بیش از چهار سال) است، احتمال مثبت بودن رابطه آنها بیشتر است، اگر چه این یافته گاهی اوقات در مورد پیش دبستانی ها مصداق ندارد. در میان پیش دبستانی ها رابطه ای بین زیاد بودن یا کم بودن اختلاف سن با مثبت و منفی بودن روابط خواهر و برادرها دیده نمی شود. در ضمن وقتی دو فرزند همجنس باشند، رابطه آنها مثبت تر خواهد بود تا وقتی غیر همجنس باشند.
عوامل دیگری که با کیفیت رابطه خواهر و برادرها رابطه دارد، از این قرار است:
– برخورد متفاوت مادر با فرزند کوچکتر، خلق و خوی بچه، کیفیت رابطه زن و مرد، وضعیت سازگاری والدین و نحوه مداخله والدین در اختلافات فرزندان.
– اگر چه اکثر مادرها با فرزندان خود یکسان رفتار نمی کنند ولی این مساله می تواند معلول سطح متفاوت رشد فرزندان باشد. تحقیق دیگری که در همین راستا انجام شده است نشان می دهد که وقتی مادران دو فرزند همسن دارند، تا حد زیادی با آنها یکسان رفتار می کنند.
– نکته مهم دیگر در مورد رفتار متفاوت والدین با فرزندان و تاثیر آنها بر رابطه خواهر و برادری این است که برداشت کودک از این مساله متفاوت است. وقتی مادر با فرزند کوچکتر خود مهربان تر باشد و به او بیشتر پاسخ دهد و کنترل بیشتری بر اعمال او داشته باشد، روابط خواهر و برادرها منفی تر می شود.
وقتی کودک برخورد متفاوت والدین را نشان از بی توجهی والدین به او و دوست داشتنی نبودن خودش می داند، اختلاف خواهر و برادرها بیشتر می شود. درحالی که وقتی پدر و مادر با تمام بچه های خود مهربان باشند و به تمام آنها رسیدگی و توجه کنند شدت اختلاف میان خواهر و برادرها کمتر می شود.
– خلق و خوی کودکان اعم از پاسخ دهی هیجانی، میزان تحرک، تکانشی بودن و .. با منفی بودن روابط خواهر و برادرها رابطه دارد. مطالعات نشان داده که خلق و خوی بد فرزند بزرگتر، حال و هوای رابطه خواهر و برادرها را تعیین می کند و روابط را عمدتا پراختلاف می کند، صرفنظر از اینکه خلق و خوی فرزند کوچکتر چگونه بوده است.
بین اختلافات زناشویی و افزایش اختلافات خواهر و برادرها هم رابطه وجود دارد. به عبارت دیگر مشاهده اختلافات والدین باعث افزایش اضطراب شده و برخورد و تنش ارتباطی میان آنها بازی می کنند.
در بسیاری از موارد بچه ها مهارت لازم برای حل اختلافات را ندارند
راهبردهای درمانی خاص
– مداخله در رابطه با کودک
در بسیاری از موارد بچه ها مهارت لازم برای حل اختلافات را ندارند. بنابراین باید این مهارتها را به آنها آموخت. مهارتهای مورد نظر عبارتند از نادیده گرفتن، مذاکره، ابراز مناسب عصبانیت و در صورت جواب ندادن هیچکدام خارج شدن از موقعیت. پدر و مادرها یا باید این مهارتها را در خانه به بچه ها آموزش دهند یا باید آن را تقویت کنند.
وقتی دلیل اختلافات خواهر و برادر این است که هر دو بی حوصله هستند یا امکان بروز فردیت خود را ندارند، پدر و مادر باید برای آنها در بیرون، فعالیت و سرگرمی ایجاد کنند. بچه ها باید بیشتر ساعات روز از هم جدا باشند و پدر و مادر مثلا نباید اصرار کنند بچه بزرگتر با بچه کوچکتربازی کند. همچنین نباید از فرزند بزرگتر خود انتظار داشته باشد دایما مراقب فرزند کوچکتر باشد.
بسیاری از بچه هایی که به خاطر مشکل نساختن با خواهر و برادر خود ، دچار مساله می شوند، مهارتهای تعاملی خوبی دارند بنابراین یکی از محورهای درمان چنین کودکانی این می شود که کاری کنیم که از مهارتهای تعاملی خود بیشتر استفاده کنند و در روابط شان با خواهر و برادرهای خود کمتر رفتار نامناسب انجام بدهند.
بهترین راه رسیدن به این هدف نیز استفاده از فنون رفتاری است. یکی از فنون رفتاری همیشه موثر و مناسب، محروم کردن کودک بابت پرخاشگری فیزیکی و کلامی است.
– مداخله در رابطه با والدین
در برخی از خانواده ها، اختلاف فرزندان مظهر اختلافات حاکم بر خانواده است. وقتی زن و شوهر با هم رابطه خوبی ندارند یا مشکلات روانی جدی دارند، قبل از درمان مشکل بچه ها یا حداقل همزمان با درمان مشکل بچه ها، باید مشکلات پدر و مادر را درمان کرد.
یکی از جنبه های مهم درمان مشکلات فرزندان، تغییر انتظارات، نگرشها و باورهای والدین است. عده زیادی از والدین انتظارات غیر واقع بینانه ای از فرزندان خود دارند. آنها از فرزندان خود انتظار دارند اهل مشارکت، کمک کردن و مداخله باشند. این گونه از والدین به سرعت در یکی به دو کردن فرزندان خود مداخله می کنند
و در نتیجه ناخواسته جنگ و دعوای بچه ها را تقویت می کنند.. بنابراین این دست والدین باید یاد بگیرند دعواهای غیر جدی بچه ها را نادیده بگیرند و به بچه ها یادبدهند خودشان مسایل را حل کنند.پدر و مادر همچنین باید رک و پوست کنده به فرزندان خود بگویند از آنها انتظار چه رفتاری را دارند و دوست دارند
در خانه چه اصولی رعایت شود. والدین باید بدانند که بچه ها با هم فرق دارند و مساوات به معنای یک شکل برخورد کردن با بچه ها نیست بلکه معنایش این است که باید به فراخور حال و روز هر یک از فرزندان خود برای آنها وقت بگذارد و به آنها توجه کنند و امکانات خانواده را در اختیار او بگذارند.
– مداخلات محیطی
والدین باید بررسی کنند و ببینند که در کدام ساعت و روز و در چه وضعیتهایی بیشتر با هم جنگ و دعوا دارند. در بسیاری از موارد مداخلات ساده ای مانند تجدید نظر در برنامه خانواده مانند برداشتن یک اسباب بازی خاص می تواند دعواها را بخواباند. بچه ها نیز گاه حریم شخصی می خواهند اگر خانواده امکان دارد
باید اتاق فرزندان جدا باشد و اگر اتاقها مشترک است بچه ها هر یک باید کمد یا کشوی مجزا داشته باشند تا کسی دست به وسایل دیگری نزند. گذاشتن هر وسیله ای در بیرون از کمد یا کشو، به معنای این است که دیگران اجازه دارند دست به آن وسایل بزنند.
– تغییر دادن پیامدهای رفتار
برخی از پدر و مادرها پاداش و تنبیه گروهی را روش موثری برای کم کردن اختلاف فرزندان می دانند. برای مثال وقتی بچه ها به جنگ و دعوای خود ادامه می دهند، پدر و مادر همه را محروم می کنند یا سیم تلویزیون را از پریز می کند تا بالاخره بچه ها تصمیم بگیرند می خواهند کدام برنامه را ببینند.
در مقابل وقتی بچه ها برای مدتی با هم کنار می آیند و همکاری می کنند، به همه آنها پاداش می دهند و وقتی با هم دعوا می کنند، بدون آنکه بخواهند بدانند چه کسی دعوا را شروع کرده است، همه را از پاداش محروم می کنند.هر پدر و مادری که با بچه ها سر و کار دارد باید با این روشها آشنا باشد و این روشها را به طور مستمر اجرا کند.
منبع: تبیان