صحبت های جنجالی هانیه توسلی درباره ازدواجش
صحبت های جنجالی درباره ازدواجش
بازیگر نامدار سینمای کشور ایران که بازی وی در سریال وفا و میوه ممنوعه در به شدت دیده شد در سن 37 سالگی هست و درمورد ازدواجش سخن مي گوید. هانیه توسلی را در این گفتگو در ابتدا از علاقه اش به مي گوید که فیلمنامه سارا اثر داریوش مهرجویی را سه بار خوانده هست
و که کتاب قدیمیاش را دارد نمایشنامه هاي مهرجویی را رونویسی مي کرده هست و اینکه با دقت به بالارفتن سنش شور و هیجانش نسبت به سینما ته نشین شده هست.
فریدون جیرانی به آن چیزی که دوست داشته اي آرمان و آرزو که داشتی رسیده اي ؟
هانیه توسلی صادقانه بگویم نه .
من اصلا بازیگری خودم را قبول ندارم. به نظرم هنوز توانایی خودم را روی پرده ندیده ام غیر از یک فیلم … .
شاید هم خیلی آرمانگرایم.
فریدون جیرانی آروزی تو چیست؟ الگوت تو کیست.
هانیه توسلی در بازیگری همۀ وقت} گفته ام الیزابت هوپر را دوست دارم .ولی شما تصور کنید که در سینمای کشور ایران که نمی شود که معلم پیانو تولید و معلم پیانو را بازی کرد.ولی آن خیلی آرمانی هست. من برترین بازی که در زندگی ام دیده ام
فریدون جیرانی یه سئوال بسیار خصوصی مي پرسم نمیخواهی بکنی ؟
توسلی : نه
فریدون جیرانی چرا ازدواج نمی کني؟
توسلی ازدواج یه خرده پیچیده هست سخته .هم اکنون دارم به شما مي گویم و ممکن هست که ازدواج بکنم .والا راستش وقتی جوان و کم سن بودم خیلی دوست داشتم بچه دار بشوم تو ذهن همۀ وقت} بود و تحت تاثیر رمان جان شیفته بودم.چقدر ارتباط آن زن با بچه عجیب هست من هم در سن شانزده سالگی و هفده سالگی همۀ وقت} تو ذهنم ….هم اکنون احساس مي کنم سی و هفت ساله هستم و خیلی بعید مي دانم چون خیلی پیچیده هست
جیرانی نمیخواهی بچه بیاوری و بزرگ کنی ؟
توسلی اتفاقا خانمِ … دیدم .یکی از همکلاسی هاي من در دانشگاه بودند تئاتر که مي خواندیم و یک بچه را به سرپرستی قبول کرده بود. خودش و دخترش را دیدم .نمی دونم … شایدم یک روزی اینکار را بکنم. شاید آن قدر روی خودم کار کنم که بتونم مسئولیت یک انسان را قبول کنم.
جیرانی این سئوال را به این علت کردم که من چون روی تاریخ کوتاه بازیگری زن در سینمای کشور ایران کار کردم همۀ خانمِ ها اکثرا تنها بودند.برخی افراد خیلی تنها بودند مثلا در تنهایی
توسلی تنهایی خیلی خوشگل هست!
جیرانی تنهایی در سالهای پیری خوشگل نیست ..
توسلی من به سالهای پیری نمی عرف …. انشاءا… اگر خدا بخواهد …. به هر حال ببیند آدم ازدواج کند بچه داشته باشد نوه داشته باشد یک خوبی هایي دارد برای آدمی مدل من یک بدیهایی هم دارد من خیلی حوصله جمعیت و شلوغی ندارم من همه ي وقت از تنهایی لذت مي برم.
یک جایی هم بودم که فامیلان و دوستانم بودند سریع کتابم را بر مي دارم خیلی وقتا دوست دارم تنها باشم و از جمع گریزانم .تضادی بین حرفه اي که گزینه کردم و حالیکه دارم وجود دارد.مادرم از اول ابتدایی مدرسه رفتم همین مدلی بودم.مدرسه هم که رفتم دوست صمیمی نداشتم . همه ي وقت از تنهایی لذت بردم.
گفت و گو قدیمی هانیه توسلی در ارتباط با بچه دار شدن
ما و يگانه دختري که کار ساختماني مي کرد بگذارید یک چیزی را رک و بیرو در بایستی بگویم چند وقت پیش ما با دختر بچهاي در بنیاد در تماس بودیم به اسم یگانه.یگانه دختري افغانی هست که حالا بنیاد دارد یک کارهایی برایش انجام ميدهد.
این یگانه از دل خبری در سایت تابناک پیدا شد.خبری مبنی بر اینکه دختر بچه پنجسالهاي کارگر هست.من این خبر تکاندهنده را خواندم که بچهاي مادرش فوت کرده و پدر که هیچکس را ندارد که بچه را پیش او بگذارد سر ساختمان ميرود و کار ميکند.او به ناچار بچه را هم با خود ميبرد و این بچه اینقدر خاک و گچ و… در حلقش فرو رفته که مریض شده هست.این بچه کم کم شروع به کارکرده و سرکیسهها را ميگرفته و…خبر سر و صدای بسیاری هم به پا کرد.
هانیه توسلی و کاری که برای یگانه کرد
من از طریق دوستان روزنامهنگار گشتم و بالاخره پدر این بچه را پیدا و با او صحبت کردم.حالا بگذریم که بچه مشکل اقامت دارد و حالا بنیاد به سختی دارد کمک ميکند و…یک روز ما با مددکار بنیاد کودک به منزل این ها در پاکدشت رفتیم.در مسیر یک ساعته تا آنجا زن مددکار که 15 سال تجربه اینکار را داشت، چیزهایی برای من از مشاهداتشان تعریف کرد که یک جایی، برای لحظهاي فرمان از دستم وِلِ شد و با دو دست زدم تو سرم.
اینقدر چیزهایی که ميگفت بود که یگانه در مقابل آن ها اوضاعش بینظیر بود.یعنی اینکه شما ميگویید کاملا درست هست و وقتی آدم وارد زندگی این بچهها ميشود، ميفهمد فاجعه چهقدر سنگین و چندان هست.بچهداري، کار پرمسئوليتي هست
فکر ميکنید این دغدغه که شما دارید و علاقه و پیگیریتان مخصوصا درمورد آن بچهاي که کفیلش هستید، به زنانگی شما و حس مادرانهاي که در وجود هر زنی هست هم برمی گردد؟
شما بعنوان زن جوانی که فرزندی ندارید، چقدر خلاء مادری را در وجودتان با این فعالیتها پر ميکنید؟
چهقدر آن حس را قلقلک ميدهد؟
حتما هست.
گرچه من هنوز که ازدواج نکرده و بچه اي ندارم و شاید هم هیچوقت بچهاي به جهان نیاورم!
چون کار بسیار سخت و پرمسئولیتی هست.
من اصلا نمی توانم بفهمم چهجوری آدمها اینقدر راحت بچهدار ميشوند، مخصوصا آدمهایي که ميدانند مشکلات مالی دارند ولی باز بچهدار ميشوند و بعد مجبور ميشوند کمک بگیرند و…
بله، به نیاز و حس مادری هم برمیگردد، اما اکثر یک حس انسانی هست.
بشر اگر به فطرت خودش برگردد، در همۀچیز یک میلی به کمال دارد. کمک کردن به دیگران در هر بار و در هر سنی حس خوبی به آدم ميدهد.
وقتی بچه10سالهاي هستی و دست پیرزنی را ميگیری و از خیابان رد ميشوید، حس خوبی داری.همان بچه وقتی بزرگتر ميشود و ميبیند برای زندگی کودکی خوب هست، باز هم همان حس خوب را تجربه ميکند.این حس کمالگرایی و مهربانی در طبیعت انسان فقط به انسانهاي دیگر هم محدود نمی شود.مثلا من خودم حیوانها را هم خیلی دوست دارم و متاسفانه خیلی ناراحت ميشوم وقتی ميبینم برخیها حیوانهاي زبانبسته را هم اذیت ميکنند.
در نسل بازیگرهای جوانی مانند شما خانمِهاي مجرد چندان ميبینیم.انگار در نسل شما خیلی علاقه به ازدواج و بچهدار شدن و تشکیل خانواده وجود ندارد.در صورتی که در هالیوود این داستانها خیلی طرفدار دارد و حتی جنبه یک جور شو و نمایش برای چهرهها دارد، یک جور پُز هست.
نمی دانم شاید رفاه اجتماعی آن ها هم تاثیر دارد.بله رفاه اجتماعی که خیلی مهم هست.
شاید هم حامله شدن و بچهدار شدن در شرایطی که آن ها میباشند، کار راحتتری باشد. ولی بههرحال به نظر ميآید در نسل بازیگران 30 تا 40 ساله ما، رغبت زیادی به ازدواج و بچهدار شدن وجود ندارد.
بله، من حرف شما را کاملا قبول دارم.مخصوصا در ایران خیلی چندان این مسئله دیده ميشود.من فکر ميکنم بخشی از آن، مشکلات اجتماعی جوامع در حال توسعه و در حال گذار هست.
شما مشاهده نمایید آمار طلاق (مخصوصا در شهرهای بزرگ مانند استان تهران) چهقدر چندان هست یا نرخ بیکاری، اعتیاد یا آلودگی هوا و مشکلات دیگر که به آدم نوعی حس ناامنی مي دهدپیش خودت فکر ميکنی در این شرایط برای چه بايد بچهدار بشوم.
خفاش شب
یک چیزی مرتبط با این موضوع تعریف کنم.یادم هست من بچه بودم که دختر داییام بچهدار شد.12 ، 13 ساله بودم و راهنمایی ميرفتم.دقیقا زمانی بود که خفاش شب آمده بود و آن جنایتها را انجام داده بود و دستگیرش کردند و اعدام شد و…دختردایی من تازه سه ماهی بود بچهدار شده بود، دختری داشت به نام صدف.دختردایی بیچاره من از شنیدن این اخبار افسرده شده بود و حتی ميترسید تنها به خیابان برود.
در حالیکه ما آن موقع همدان بودیم و این اخبار اصلا مربوط به استان تهران بود.کار به جایی رسید که به پزشک مراجعه کرد و مرتب راه ميرفت و ميگفت من این بچه را چهجوری بزرگ کنم.
خفاش شب واقعا اتفاق هولناکی بود،یعنی ميخواهم بگویم وقتي این جنایات هولناک و تلخی که اتفاق ميافتد به گوشمان ميرسد، احساس ناامنی ایجاد ميکند و دچار تردید ميشویم.من واقعا از بچهدار شدن ميترسم و با خودم فکر ميکنم حتی اگر مدرسهاش سر کوچه باشد، من ميترسم وی را به مدرسه بفرستم.
بله، رشد جمعیت در برخی سالها اکثر به دلیل افزایش حس امید و امنیت و… بودهِ، اما جوامعی که بین سنت و مدرنیته قرار دارند، با مشکلات و ترس هایي این چنینی مواجه میباشند به خصوص در ابر شهرهایی مانند شهر تهران.
گرچه با همۀ اینها زندگی در جریان هست و اینطور نیست که بگویم جهان سیاه و تیره و تار شده.برعکس، در همین یک سال و نیم قبل 2 تا دوست صمیمی و نزدیکم و دختر عمه و دختر خالهام بچهدار شدهاند و دور و بر ما پر از بچه هست!
در دوستان سینماییتان چی؟
در این جمع نه.
کارهایی که نکردهام
آرزوهای کاری من، در اتاقم محصورند.
به جز سفر، بقیه چیزهایی که باید انجام بدهم، دم دستم میباشند.
کلی کتاب نخوانده دارم، کلی فیلم ندیده و قلم و کاغذهایی که با آن ها ميشود کلی کار کرد.
دم همه ي مادرها گرم
خیلی از خانمِها ازدواج ميکنند تا بچهدار بشوند.
برای اینکه از بحث دور نشویم، ميخواستم بپرسم خود شما برنامهاي برای ازدواج و مادر شدن ندارید؟
مادر شدن به نظر من فداکاری خیلی بزرگ و مسوولیت بزرگتری هست.
من هنوز این قدرت را در خودم نمیبینم.
من برای همه ي مادرها احترام قائلم و ميدانم کاری که کردهاند، با هیچچیز قابل مقایسه نیست.با دوستانم که حرف ميزنم متوجه ميشوم این عشقی هست که به همه ي سختیهایش ميارزد.جهان با عشق زنده هست وعشق مادری هم کاملترین و بیتوقعترین و خالصترین عشق هست.
اما با این وجود… یک چیزی یادم آمد.پانزده، شانزده ساله بودم که رمان« جان شیفته» رومن رولان را خواندم و آن لحظه خیلی دوست داشتم که مادر باشم.ولی هم اکنون نمیدانم.فکر ميکنم برخی چیزها رویم تاثیر گذاشته به هرحال دم همۀ مادرها گرم.انشاالله که من هم یک روز قدرت مادر شدن را پیدا کنم.
در میان آدمهایي که همکار شما میباشند، استثناهایی هم هست.مثلا لیلا حاتمی. هیچوقت با او حرف زدهاید در این اساس؟
اتفاقا لیلا خیلی برای بچهها وقت گذاشته و آن ها را خوب تربیت کرده هست.
من لیلا حاتمی را از نزدیک ندیده بودم، تا چند وقت پیش که برای گفت و گو پیشش رفتم.
در این مورد حرفی نزدیم اما آدمی مانندِ او که سوپراستار هست و حجم کارش خیلی بالاست مسوولیت خیلی بزرگی را برعهده گرفته اما زن بودن یعنی همین.
شاید این حرف من دمُده به نظر بیاید اما زنِ بودن دقیقا معنای زایش را ميدهد. زن مانند خاک هست…
شما که اینقدر خوب در این باره حرف ميزنید چرا ازدواج نمی کنید؟
(خنده)… بچهدار شدن کارِ خیلی مقدسی هست.اما همانطور که گفتم آمادگیاش را ندارم.
بیوگرافی هانیه توسلی
هانیه توسلی زاده 14 خرداد 1358 در همدان بازیگر سینما تلویزیون و تئاتر ایرانی هست. او دیپلم علوم تجربی دارد و دانش آموخته کارشناسی نمایشنامه نویسی از دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران هست.توسلی تندیس برترین بازیگر نقش اول زن را برای بازی در شبهاي روشن از هفتمین جشن منزل سینما 22 شهریور 1382 دریافت کرد.
وی همین طور در سی و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر در سال 1391 برای بازی در فیلم دهلیز برنده سیمرغ بلورین برترین بازیگر نقش اول زن شداو همین طور یکی از بازیگران محبوب در سینمای کشور ایران میباشد.