سریال شهرزاد 2 و ماجراهای جنجالی اش

سریال شهرزاد 2 و ماجراهای جنجالی اش

و ماجراهای جنجالی اش 

با همه ي حواشی و حرف و حدیث هاي پیرامون اش توزیع شد و در شبکه نمایش خانگی مهمان مردم ایران شد. فصل دوم سریال شهرزاد با اینکه دقت ها را کاملا به سمت خودش جلب کرده اما با ضعف ها، ابهامات، بازارگرمی ها و گاف هایي رو به رو هست، این موارد را در سه قسمت اول سریال بررسی کرده ایم

پیش درآمد

خیلی پیش تر از اینکه شهرزاد به فصل دوم برسد و قسمت اول از این فصل به بازار بیاید، نوشتیم که کار حسن فتحی برای فصل اخیر خیلی سخت هست. از یک طرف انتظار مخاطبان از سریال بالا رفته و از طرف دیگر این احتمال وجود دارد که تغییرات اخیر، به مذاق آن ها خوش نیاید. هر دو این مسائل اتفاق افتاد. مخاطبان دنبال چیزی فراتر از انچه حسن فتحی با حساسیت بالا ساخت کرده میباشند و کوچکترین اتفاق منفی هم برآشفته شان میکند

 

مسئله دیگر اینکه خیلی ها هنوز نتوانسته اند با تغییراتی مثل مرگ بزرگ آقا، جانشینی قباد، زندگی زناشویی شهرزاد و فرهاد ورود شخصیت هاي اخیر و… کنار بیایند و برای همین هم فصل دوم برایشان ناملموس هست. همۀ این ها به کنار، ضعف ها ابهامات و گاف هایي هم در سه قسمت ابتدایی فصل دوم وجود دارد که وزن آن را در مقایسه با فصل اول پایین تر می آورد. ضمن مرور این موارد، بخشی از نظرات مخاطبات را هم درمورد فصل اخیر مرور می‌کنیم.
بازار گوشواره و گردنبند

گردنبند مرغ آمین که فرهاد در فصل اول سریال به شهرزاد هدیه داد آن قدر مورد دقت قرار گرفت که بعنوان یک محصول با قیمت هاي گوناگون در شهرزاد برای فروش گذاشته شد و نهایتا درآمد خوبی هم نصیب عوامل سریال کرد تا جایی که حتی تقلبی آن هم به بازار آمد و از طرح آن در جاهای مختلفی بهره گیری شد.

 

خلاصه در دوره اي حسابی روی بورس بود. حالا به نظر می‌رسد آن قدر فروش این گردنبند مفید بوده که عوامل تصمیم گرفته اند در فصل دوم، از گوشواره و دستبند آن هم که رونمایی کنند. در قسمت سوم فصل دوم، داستان طوری پیش میرود که فرهاد دستبند و گوشواره مرغ آمین را به شهرزاد هدیه می‌دهد

و کادر کاملا بسته اي از آن ها هم مقابل چشم مخاطبان قرار می‌گیرد. گرچه هنوز هیچ صحبتی از فروش دستبند و گوشواره مرغ آمین به میان نیامده اما بعید نیست به همین زودی ها فروش آن در سایت اینترنتی شهرزاد شروع شود.

 

عاشقانه نچسب

عشق میان فرهاد و شهرزاد در فصل اول آن قدر خوشگل به نظر می‌رسید که بخش مهمی از مخاطبان به دلیل همین مسئله جذب آن شدند. با به میان آمدن پای قباد به زندگی شهرزاد و نرمش آرام آرام این کاراکتر بی احساس و عصبی، علاقه ها را به عشق قباد بالاتر برد. برای همین هم بازگشت شهرزاد به سمت فرهاد چندان هم به مذاق مخاطبان خوش نیامد.

 

مسئله زمینه اما چیز دیگری هست. حسن فتحی در شروع فصل دوم، در نمایش اوقات عاشقانه فرهاد و شهرزاد زیاده روی کرده، نمایش عشق صریح میان انها، اغراق در لحظه هاي شاعرانه و ابراز علاقه هاي طولانی و… به حدی رسیده که آن جذابیت نخست را از دست داده و حوصله مخاطبانش را سر برده.

احتمالا فتحی از نمایش اغراق آمیز این احساسات هدف خاصی داشته چون همانطور که در تیزر سریال دیده بودیم فرهاد از یک جایی به بعد عصیان می‌کند. بنابراین شاید لازم بوده این عشق خیلی با اغراق به عکس کشیده شود تا بعدها رسیدن این عشق به اضمحلال منطقی تر باشد.

چندان

پیش تر هم نوشتیم که یکی از ویژگی هاي مثبت فصل اول سریال «شهرزاد» این بود که برخلاف فیلم ها و سریالهای شبکه نمایش خانگی، تبلیغات زیادی نداشت و پیش از شروع هر قسمت مجبور نبودیم یک عالم آگهی بازرگانی گوناگون را تحمل کنیم. فصل دوم اما از همان قسمت اول تکلیفش را با مخاطبان روشن کرد.

 

در هر قسمت تعداد زیادی آگهی بازرگانی جاسازی شده که هیچ کدامشان را نمی‌شود رد کرد. طوری به سریال الصاق شده اند که مخاطب مجبور هست برای رسیدن به قسمت اخیر، بنشیند و همه ي انها را یک به یک تماشا کند.

 

همۀ این ها به کنار، از قسمت سوم به بعد، اضافه بر آگهی هاي بازرگانی ابتدای سریال، حتی در ابتدای بخش «انچه خواهید دید» هم جاسازی کرده اند. یعنی مخاطب باید ابتدا یک آگهی بازرگانی را تا ته ببیند تا بعد از آن در یک دقیقه متوجه شود هفته آینده باید منتظر چه اتفاقی باشد. حالا امیدواریم از این به بعد برای بخش نماهنگ داخل منو، آگهی بازرگانی جاسازی نکنند.

 

گاف محتوایی

یکسری از اتفاق ها در سه قسمتی که از فصل دوم شهرزاد قبل، مبهم مانده و هر طور فکر میکنیم نمی‌توانیم پاسخی برایشان پیدا کنیم. مثل فاصله زمانی مرگ بزرگ آقا تا مراسم چهلم. قضیه از این قرار بود که بزرگ آقا درست در شب عقد شهرزاد و فرهاد می میرد.

 

آن ها همان شب به اصفهان می‌روند. چند روز آنجا می مثل و بعد موقعی که قصد سفر به شیراز را دارند با مشاهده صفحه اول یک روزنامه که از مرگ بزرگ آقا خبر می داد، بلافاصله به استان تهران بر می‌گردند.حتی بتول خانم به انها میگوید چرا آنقد زود از ماه عسل برگشته اید اما درست همان روز و با همان لباس ها زمانی که به منزل پدر فرهاد می‌رسند،

 

هاشم میگوید که فردا چهلم بزرگ آقاست. یعنی این دو نفر چهل روز در اصفهان مانده بودند و تازه بعدش قصد داشتند به شیراز بروند؟ قطعا اینجور نبوده چون همه ي مدام به انها میگویند که چرا آن قدر زود برگشتید. خودشان هم مدام یادآوری میکنند که به دلیل این قضیه مسافرتشان را نیمه کاره رها کرده و برگشته اند.

ضعف ها و گاف ها از نگاه مردم

 به گزارش پارس ناز بحث داغ این روزهای شهرزاد به نگاه هاي پرمعنای هاشم و عمه بلقیس مربوط هست. بخش قابل توجهی از مخاطبان معتقدند که بلقیس همان قمری هست که هاشم روزگاری عاشقش بوده هست. یک عده حتی نوشته اند که ممکن هست فرهاد هم بچه همین بلقیس باشد. خلاصه از این‌ها که بگذریم،

یکسری ضعف ها و گاف هایي هم هست که در صفحه اینستاگرام به انها اشاره شده. مثلا نوشته اند شهرزاد موقعی که برای مشاهده امید به داخل عمارت بزرگ آقا رفته، مرغ آمین توی دستش نبوده و وقتی در حیاط مشغول صحبت با بلقیس شده، مرغ آمین دستش بوده. یا مثلا نوشته اند اتاق قباد یک ربع به یازده را نشان می داده اما دقیقا یک دقیقه بعد، یازده بوده.

 

برخی افراد از تغییر گریم ها در دو سکانس نمونه ایراد گرفته و مثلا گفته اند که شهرزاد توی ، یک گریم داشته و وقتی وارد عمارت بزرگ آقا شده گریمش فرق کرده. از این دست تحلیل ها چندان وجود دارد و نشان میدهد مخاطبان خیلی با دقت کار را میبینند و انتظارشان خیلی بالاست.

 

 

سریال شهرزاد 2 و ماجراهای جنجالی اش